در حال بازنویسی فیلمنامه خود هستید؟ پس به این چک لیست مهم نیاز دارید


گاهی اوقات برای پولیش نهایی به کمی راهنمایی نیاز دارید. من به تازگی یک فیلمنامه غیرسفارشی جدید را برای عرضه آماده کردم، اما قبل از آن، مجبور شدم مقدار زیادی بازنویسی و پولیش انجام دهم تا مطمئن شوم برای ارائه به استودیوها آماده است. این فقط ویرایش و اطمینان از منطقی بودن داستان نبود، بلکه اطمینان از جذاب بودن خواندن و خوب به نظر رسیدن داستان روی کاغذ نیز بود. امروز می‌خواهم چک لیست کوچکی را که خودم برای اطمینان از آماده بودن فیلمنامه‌ام برای ارائه استفاده می‌کنم، با شما به اشتراک بگذارم.
اولین شبکه فیلمنامه نویسان مستقل ایران

علیمحمد اقبالدار (مترجم)

۱۴۰۴/۰۲/۲۳

34 بازدید 0 نظر
اولین شبکه فیلمنامه نویسان مستقل ایران

بیایید شروع کنیم.

لیستی با عنوان "پرچم قرمز" و یا Red Flag برای ویرایش فیلمنامه آماده میکنیم.

خودویرایشی فرصتی برای اصلاح داستان، قوی‌تر کردن شخصیت‌ها و اطمینان از جذاب بودن فیلمنامه شما برای خواندن است.

 

در اینجا برخی از اشتباهاتی که بسیاری از نویسندگان آماتور قبل از ارائه پیش‌نویس‌های خود مرتکب می‌شوند، آورده شده است:

 

قالب بندی و ارائه:

  • فونت/حاشیه‌های نادرست: آیا فیلمنامه شما با فونت Courier سایز ۱۲ و حاشیه‌های استاندارد صنعت نوشته شده است؟ انحراف از این موارد فریاد آماتور بودن سر می‌دهد.
  • استفاده بیش از حد از پرانتزها: آیا دائماً به بازیگران می‌گویید چگونه دیالوگ‌ها را ادا کنند یا حرکات جزئی را در پرانتز توصیف می‌کنید؟ به دیالوگ‌ها و خطوط اکشن خود اعتماد کنید.
  • غلط‌های املایی و اشتباهات گرامری: این موارد می‌توانند فوراً خواننده را از داستان بیرون بکشند و نشان‌دهنده عدم دقت باشند. به طور دقیق ویراستاری کنید.
  • نام‌های شخصیت‌های ناسازگار: اطمینان حاصل کنید که نام‌های شخصیت‌ها در سراسر فیلمنامه به یک شکل نوشته شده‌اند.
  • بلوک‌های متنی متراکم: آیا خطوط اکشن طولانی‌تر از ۴-۵ خط هستند؟ برای خوانایی بیشتر آن‌ها را بشکنید.

 

داستان و طرح:

  • خلاصه داستان مبهم: آیا می‌توانید به وضوح در یک یا دو جمله جذاب بیان کنید که داستان شما درباره چیست؟ اگر نه، ایده اصلی شما ممکن است واضح نباشد.
  • نبود قهرمان اصلی مشخص: داستان واقعاً درباره چه کسی است؟ آیا آن‌ها اهداف و انگیزه‌های واضحی دارند؟
  • قهرمان منفعل: آیا شخصیت اصلی شما بیشتر واکنش نشان می‌دهد تا اینکه کنشگر باشد؟ آن‌ها باید داستان را به جلو ببرند.
  • واقعه محرک ضعیف: آیا رویدادی که داستان شما را آغاز می‌کند خیلی دیر اتفاق می‌افتد یا تأثیر قابل توجهی ندارد؟
  • پرده دوم خسته‌کننده: آیا داستان شتاب خود را از دست می‌دهد؟ آیا اوج‌های فزاینده، موانع و نقاط عطف کافی وجود دارد؟
  • خدای صحنه (Deus Ex Machina): آیا مشکلات به طور خیلی راحت توسط یک نیروی خارجی حل می‌شوند، نه توسط اقدامات شخصیت‌ها؟
  • حفره‌های داستانی: آیا رویدادها با یکدیگر تناقض دارند؟ آیا جهش‌های منطقی غیرقابل توضیحی وجود دارد؟
  • مخاطرات نامشخص: قهرمان چه چیزی را در معرض از دست دادن دارد؟ آیا مخاطرات به اندازه کافی بالا هستند تا مخاطب را درگیر نگه دارند؟
  • نقاط طرح قابل پیش‌بینی: آیا پیچش‌ها و چرخش‌های شما واقعاً غافلگیرکننده هستند، یا مخاطب می‌تواند آن‌ها را از کیلومترها دورتر ببیند؟
  • اوج‌گیری غیر رضایت‌بخش: آیا پایان‌بندی عجولانه، غیرقابل باور یا از نظر موضوعی با بقیه داستان ناهمگون به نظر می‌رسد؟
  • موضوع "خیلی واضح": آیا پیام شما به جای اینکه به طور ظریف در روایت تنیده شده باشد، به طور آشکار بیان می‌شود؟

 

شخصیت‌ها:

  • شخصیت‌های تخت: آیا شخصیت‌های شما مانند افراد واقعی با صداها، نقص‌ها و پیچیدگی‌های منحصربه‌فرد به نظر می‌رسند؟
  • رفتار/صدای ناسازگار شخصیت: آیا یک شخصیت بدون انگیزه واضح به گونه‌ای عمل یا صحبت می‌کند که با شخصیت تثبیت‌شده او در تضاد باشد؟
  • نبود قوس شخصیتی: آیا قهرمان شما (و احتمالاً دیگر شخصیت‌های کلیدی) دستخوش تغییر یا رشد معناداری می‌شود؟
  • شخصیت‌های بیش از حد: آیا پیگیری اینکه چه کسی کیست دشوار است؟ آیا می‌توان برخی از شخصیت‌ها را ادغام یا حذف کرد؟
  • طرح احمقانه ("Idiot Plot"): آیا شخصیت‌ها صرفاً برای پیشبرد طرح تصمیمات احمقانه غیرقابل توضیحی می‌گیرند؟

 

دیالوگ:

  • دیالوگ "خیلی واضح": آیا شخصیت‌ها دقیقاً آنچه را که فکر یا احساس می‌کنند می‌گویند، یا موضوع را به طور آشکار بیان می‌کنند؟ لایه‌های زیرین کلیدی هستند.
  • بار اطلاعاتی: آیا اطلاعات پس‌زمینه یا طرح حیاتی از طریق مونولوگ‌ها یا مکالمات طولانی و غیرطبیعی ارائه می‌شود؟ نشان دهید، فقط نگویید.
  • شبیه به نظر رسیدن شخصیت‌ها: آیا هر شخصیت صدای متمایز، واژگان و آهنگ گفتاری خاص خود را دارد؟
  • چت و گفتگوی غیرضروری: آیا هر خط دیالوگ هدفی را دنبال می‌کند (آشکار کردن شخصیت، پیشبرد طرح، ایجاد درگیری/تنش)؟
  • عبارات کلیشه‌ای: آیا به عبارات بیش از حد استفاده شده تکیه می‌کنید؟ برای دیالوگ‌های تازه و اصیل تلاش کنید.
  • نبود لایه‌های زیرین کافی: آیا فیلمنامه بیش از حد پرحرف است؟ آیا می‌توان برخی از نکات را به صورت بصری یا از طریق رفتار بیان کرد؟

 

ضرباهنگ و ساختار:

  • شروع خیلی زود/پایان خیلی دیر صحنه‌ها: دیر وارد شوید، زود خارج شوید. آیا هر صحنه در تاثیرگذارترین لحظه شروع و پایان می‌یابد؟
  • نبود تنش در صحنه‌ها: آیا هر صحنه هدف مشخص و مانعی برای رسیدن به آن هدف دارد؟
  • صحنه‌هایی که طرح را پیش نمی‌برند یا شخصیت را آشکار نمی‌کنند: اگر صحنه‌ای هدف مشخصی را دنبال نمی‌کند، حذف آن را در نظر بگیرید.
  • خیلی طولانی/خیلی کوتاه: آیا فیلمنامه شما به طور قابل توجهی بیشتر یا کمتر از تعداد صفحات معمول ۹۰-۱۲۰ صفحه است؟ در حالی که این یک قانون سختگیرانه نیست، طول‌های بسیار زیاد می‌تواند یک پرچم قرمز باشد.
  • ضرباهنگ ناهموار: آیا دوره‌های طولانی کندی وجود دارد که به دنبال آن تحولات سریع طرح یا بالعکس رخ می‌دهد؟

 

نشان دهید، نگویید:

  • تکیه بیش از حد بر توصیف احساسات: به جای نوشتن "او غمگین است"، اقدامات، حالات چهره یا محیط او را برای انتقال غم توصیف کنید.
  • گفتن به مخاطب که چه چیزی را فکر یا احساس کند: مخاطب را از طریق داستان و شخصیت راهنمایی کنید، واکنش‌های آن‌ها را دیکته نکنید.

 

با جستجوی این پرچم‌های قرمز (Red Flag ها) در طول خودویرایشی، می‌توانید به طور قابل توجهی کیفیت فیلمنامه خود را ارتقا دهید و شانس آن را برای برقراری ارتباط با خوانندگان افزایش دهید.

 

به قلم: Jason Hellerman

ترجمه: علیمحمد اقبالدار

لینک کوتاه: DykDYFA
منبع: nofilmschool

نظرات