۱۴۰۴/۰۹/۱۱
کتاب فیلمنامه نویسی: آمیزه ای از شکل و محتوای فیلم / نویسنده: مارگارت مرینگ
ویژگی متمایز این اثر نسبت به سایر کتب مشابه، تأکید نویسنده بر همنشینی و اتحاد میان «فرم» (ساختار بصری و شنیداری) و «محتوا» (داستان و درونمایه) است؛ به این معنا که مرینگ فیلمنامه را نه صرفاً یک متن ادبی، بلکه نقشهای دقیق برای اجرا میداند که در آن نویسنده باید با تفکری سینمایی، تصاویر و صداها را در خدمت انتقال معنا به کار گیرد. این کتاب با زبانی آموزشی و تحلیلی، مباحثی همچون خلق شخصیت، ساختار دراماتیک و تکنیکهای نوشتاری را با هدف پرورش نگاهی کلنگر در دانشجویان و هنرجویان سینما تشریح میکند.
مارگارت مرینگ در این کتاب یک نقد اساسی به فیلمنامهنویسان تازهکار دارد: آنها اغلب «داستان» (محتوا) را مینویسند، اما «فیلم» (شکل) را فراموش میکنند.
محتوا (Content): شامل داستان، شخصیتها، دیالوگها و تم اصلی است.
شکل (Form): شامل نور، صدا، حرکت دوربین، تدوین و رنگ است.
پیام اصلی مرینگ: فیلمنامهنویس نباید فقط نویسنده داستان باشد؛ او باید «طراح فیلم» باشد. او معتقد است که یک احساس غمگین (محتوا) باید با یک فضای بصری متناسب (مثلاً هوای مه گرفته یا صدای چکچک آب - شکل) آمیخته شود تا اثرگذار باشد.
نکته کلیدی کتاب: یک فیلمنامه، یک اثر ادبی برای خواندن نیست؛ بلکه نقشهای برای ساختن است. بنابراین نویسنده باید ابزارهای سینمایی را بشناسد و در متن خود از آنها بهره ببرد.
برای درک بهتر رویکرد مرینگ، مقایسه آن با سید فیلد (نویسنده کتاب «راهنمای فیلمنامهنویسی») که مشهورترین تئوریپرداز این حوزه است، بسیار راهگشاست.
| ویژگی | سید فیلد (Syd Field) | مارگارت مرینگ (Margaret Mehring) |
| تمرکز اصلی | ساختار (Structure): او روی اسکلتبندی داستان تمرکز دارد. | تجربه و حس (Experience): او روی چگونگی انتقال حس به مخاطب تمرکز دارد. |
| کلیدواژهها | پرده اول، پرده دوم، نقطه عطف، نقطه میانی. | شکل، محتوا، استعاره بصری، ریتم، موتیف. |
| نگرش به فیلمنامه | فیلمنامه به عنوان یک معماری دقیق با نقاط مشخص. | فیلمنامه به عنوان یک ارگانیسم زنده که صدا و تصویر در آن تنیده شدهاند. |
| نقطه قوت | عالی برای یادگیری پیرنگ (Plot) و مهندسی داستان. | عالی برای یادگیری فضاسازی، عمق بخشیدن به صحنه و کارگردانی روی کاغذ. |
تحلیل تفاوت:
اگر سید فیلد به شما میگوید که «در صفحه ۳۰ باید یک اتفاق مهم بیفتد» (ساختار)، مارگارت مرینگ به شما میگوید که «وقتی آن اتفاق افتاد، صدای محیط باید چگونه تغییر کند تا اضطراب شخصیت را نشان دهد؟» (همجوشی شکل و محتوا).
کتاب مرینگ معمولاً بر سرفصلهای زیر تمرکز ویژهای دارد که در کلاسهای دانشگاهی (بهویژه در دانشگاههای ایران که کتاب سمت تدریس میشود) بسیار مورد توجه است:
مرینگ نویسنده را تشویق میکند که خطی فکر نکند. او بر اهمیت «تداعی معانی» تاکید دارد. یعنی چطور یک تصویر در ابتدای فیلم، میتواند معنایی متفاوت در پایان فیلم پیدا کند (استفاده از موتیف).
یکی از جذابترین بخشهای کتاب، آموزش تبدیل مفاهیم انتزاعی به تصاویر عینی است.
مثال: به جای اینکه کاراکتر بگوید «من خیلی تنهام» (دیالوگ ضعیف)، مرینگ پیشنهاد میدهد او را در یک قاببندی (Composition) نشان دهیم که در گوشه تصویر کز کرده و فضای خالی زیادی اطراف اوست (استفاده از فضا به عنوان شکل).
در این دیدگاه، لوکیشن فقط یک پسزمینه نیست؛ بلکه بخشی از درام است که باید کنش داشته باشد.
کتاب «فیلمنامهنویسی: آمیزهای از شکل و محتوای فیلم» پُل ارتباطی میان نویسندگی و کارگردانی است. خواندن این کتاب باعث میشود فیلمنامهنویسان متونی بنویسند که کارگردانها و تدوینگرها بتوانند راحتتر آن را به زبان سینما ترجمه کنند. اگر سید فیلد به شما یاد میدهد چگونه داستان بگویید، مارگارت مرینگ به شما یاد میدهد چگونه سینماگر باشید.