۱۴۰۴/۰۶/۲۳
نویسنده:Jo Light
ترجمه: علیمحمد اقبالدار
منبع: nofilmschool
بسیار خب، دوست شما به تازگی نوشتن یک فیلمنامه را تمام کرده و حس بسیار خوبی نسبت به آن دارد.
وقت آن رسیده که دل به دریا بزند و آن را به دیگران نشان دهد. میدانیم که به اشتراک گذاشتن بخشی از خودِ خلاقتان، شما را آسیبپذیر میکند، اما دوستتان به وضوح درک میکند که این بخش، قسمت فوقالعاده ارزشمندی از فرآیند نویسندگی است. بازنویسی جایی است که تمام خطاهایی که میتواند به یک فیلم بلند یا کوتاه (یا هر اثر دیگری) ضعیف منجر شود، گرفته میشود. همه نظر خود را دارند و همه این نظرات ارزش وقت گذاشتن یک نویسنده را ندارند. اما نوع درست بازخورد میتواند یک فیلمنامه را از «تقریباً خوب» به «بیا همین فردا بسازیمش» تبدیل کند. پس فرض کنیم شما قبول میکنید که فیلمنامه دوستتان را بخوانید. برخی از قسمتهای آن عالی است، اما برخی دیگر خوب از آب درنیامدهاند. چگونه میتوانید بازخورد مفیدی ارائه دهید؟ من پس از سالها فعالیت به عنوان فیلمنامهخوان و نویسنده، میدانم که گاهی اوقات فهمیدن اینکه دقیقاً چه چیزی ایراد دارد و چگونه آن را بیان کنیم، دشوار است. اگر شما کسی هستید که میخواهید بازخورد خوب و مفیدی بدهید، در اینجا چهار حوزه وجود دارد که باید روی آنها تمرکز کنید.
متأسفانه، گاهی اوقات چیزی که در ذهن نویسنده کاملاً منطقی است، به خوبی روی کاغذ منتقل نمیشود، به خصوص اگر دنیای داستان بسیار پیچیده باشد یا قوانین آن ناآشنا باشند (مانند داستانهای فانتزی یا ماوراءالطبیعه). این بازخورد لحظاتی را برجسته میکند که خوانندگان در مورد آنچه واقعاً در حال وقوع است یا چرایی اهمیت آن گیج میشوند. پاسخهایی مانند «صبر کن، آنها چطور از انبار به پنتهاوس رسیدند؟» یا «برایم روشن نیست که اگر شکست بخورند، پیامدها چه خواهد بود» از آن دسته واکنشهایی هستند که حفرههای داستانیای را که ممکن است نویسنده از قلم انداخته باشد، آشکار میکنند. به عنوان یک خواننده، حاضر باشید مکث کنید و بگویید: «این بخش برای من منطقی نیست.» اگر بتوانید به نویسنده بگویید چه چیزی نامشخص است و چه چیزی میتواند آن را اصلاح کند، این یک نکته حتی بهتر است.
این بازخورد ممکن است از خوانندهای به خواننده دیگر متفاوت باشد، اما همیشه ارزشمند است. برای مثال، یک بازیگر ممکن است معتقد باشد که میفهمد چرا یک شخصیت به شیوهای خاص رفتار میکند، زیرا پیدا کردن این انگیزه بخشی از فرآیند او برای ایفای یک نقش است. اما اگر شما نظر بدهید که یک شخصیت را درک نمیکنید، این میتواند نشانهای برای نویسنده باشد تا کمی جزئیات بیشتری را روی کاغذ بیاورد. به عنوان یک خواننده، سعی کنید توضیح دهید که چرا رفتارهای یک شخصیت با آنچه از او در داستان یاد گرفتهایم همخوانی ندارد. به نقاطی اشاره کنید که میتواند خواسته یک شخصیت و دلیل قرار گرفتن او در موقعیتهای خاص را واضحتر کند.
مشکلات ضرباهنگ مرگبارند. هیچ چیز بدتر از فیلمنامهای نیست که خواندنش کند و خستهکننده باشد، زیرا شما به عنوان خواننده ممکن است حتی نخواهید آن را تمام کنید. گاهی اوقات تشخیص این مشکلات دشوار است، زیرا ممکن است ریشه در انبوهی از مشکلات نویسندگی داشته باشد. اغلب، نکته کلی خواهد بود، مانند: «صفحات ۱۰ تا ۴۰ خیلی کند پیش میروند.» اما این ضرباهنگ کند میتواند به دیالوگ ضعیف، عدم انگیزه یا کنشگری شخصیت، نبود درگیری و تنش، یا ناتوانی در حرکت به سمت یک نقطه عطف داستانی/ساختاری واضح مرتبط باشد. نویسندگان عزیز، اگر چنین نکته کلیای دریافت کردید، میتوانید فیلمنامه را با دیدی تازه بازخوانی کنید و سعی کنید بفهمید مشکل واقعاً کجاست. اما اگر شما خوانندهای هستید که میخواهید بازخورد ارزشمندی در مورد ضرباهنگ بدهید، مشخصتر باشید. مثلاً: «گفتگوی شام در صفحه ۴۷ میتواند این چند خط مشخص را نداشته باشد» یا «نقطه اوج داستان شتابزده به نظر میرسد و ما میتوانیم از این لحظه برای پردازش آنچه اتفاق افتاده استفاده کنیم.» خوانندگان خوب، ریتم داستان را دنبال میکنند و میتوانند دقیقاً جایی که از هماهنگی خارج شده را مشخص کنند.
این یک بازخورد کلان در مورد این است که آیا یک داستان به عنوان یک سفر کامل، منسجم است یا خیر. آیا شخصیت اصلی تغییر میکند؟ آیا داستانهای فرعی به داستان اصلی خدمت میکنند؟ آیا نتیجهگیری داستان، ماحصل منطقی اتفاقات پیش از خود است؟ خوانندگانی که در بازخورد ساختاری عالی هستند، میتوانند تصویر کلی را از ورای جزئیات ببینند. آنها به نویسنده میگویند که چه زمانی یک قوس داستانی ناقص به نظر میرسد یا چه زمانی فرصتی را برای یک «کاشت و برداشت» (Plant and Payoff) از دست دادهاند. این نوع بازخورد اغلب برای شکلگیری کامل به چندین بار خواندن نیاز دارد، بنابراین به عنوان خواننده به زمان بیشتری احتیاج دارد. اما میتواند برای یک نویسنده فوقالعاده مفید باشد.
به یاد داشته باشید، به عنوان یک نویسنده، شما به دنبال تشویقکننده نیستید. شما به دنبال منتقدان سرسختی هستید که میتوانند مشکلات خاص را شناسایی کنند و به شما در درک چرایی وقوع آنها کمک کنند. و اگر شما در حال خواندن فیلمنامه برای یک دوست یا همکار هستید، میخواهید بازخورد متمرکزی بدهید که بتواند پیشنویس را تقویت کند—مؤدب باشید، اما از کنار مشکلاتی که واقعاً به کار نیاز دارند، به سادگی نگذرید. هدف باید بهتر کردن فیلمنامه باشد، نه اینکه صرفاً حس خوبی نسبت به کاری پیدا کنیم که همیشه جای بهبود دارد.