نویسنده: Jason Hellerman
ترجمه: علیمحمد اقبالدار
من یک فیلمنامۀ جدید گمانهزن (spec script) در دست انتشار دارم، و این یعنی زمان نگرانی فرا رسیده است... یا شاید هم نه. در حقیقت، من در مورد ورود این یکی به بازار بسیار آرام هستم، نه فقط به این دلیل که به چشمانداز آن ایمان دارم، بلکه به این خاطر که پیشاپیش آن را با این فهرست راهنما بررسی کردهام.
ببینید، من از بازخوانیهایی که در آن دیگران به نکتهای بدیهی که از دستم در رفته بود اشاره میکردند، خسته و بیزار شده بودم. بنابراین اکنون، پیش از آنکه فیلمنامهام را به جهان عرضه کنم، از این فهرست راهنمای کاربردی استفاده میکنم تا اطمینان حاصل کنم که به تمام موارد اصلی که مد نظرم بوده، پرداختهام. و امروز، آن فهرست راهنمای داستانپردازی را برای شما آوردهام.
بیایید شروع کنیم.
فهرست راهنمای داستانپردازی برای فیلمنامهنویسان
کوین اسمیت و جیسون میوز در فیلم «فروشندهها» محصول: میرامکس فیلمز
من همه چیز را بر اساس ارکان اصلی فن روایت دستهبندی کردهام، بنابراین از این راهنما برای ساختن داستان خود، لایه به لایه، استفاده کنید و اطمینان حاصل نمایید که هیچ عنصر حیاتیای به دست تصادف سپرده نشده است. و اطمینان حاصل کنید که همۀ این موارد، پیش از ارسال فیلمنامه برای دیگران، در آن گنجانده شده باشد.
۱. ایده و خط داستانی (Logline) پیش از نگارش نخستین صحنه، هستۀ اصلی داستان شما میبایست مستحکم باشد. یک ایدۀ جذاب، بذری است که کل روایت شما از آن رشد خواهد کرد.
- ایده ناب (High Concept)؟ آیا ایدۀ شما به سادگی قابل تلخیص و جذاب است؟ آیا میتوانید آن را در ۲۵ کلمه یا کمتر مطرح کنید؟
- خط داستانی: آیا خط داستانی شما به وضوح شخصیت اصلی (پروتاگونیست)، هدف او، شخصیت مخالف/مانع (آنتاگونیست/مانع) و مخاطرات (stakes) را بیان میکند؟
- مثال: یک کارآگاه مصمم (شخصیت اصلی) باید یک قاتل زنجیرهای نابغه (شخصیت مخالف) را فریب دهد تا دختر ربودهشدهاش (مخاطرات) را نجات دهد.
- اصالت: آیا ایدۀ شما دیدگاهی تازه یا پیچشی منحصربهفرد در یک ژانر آشنا ارائه میدهد؟
- جذابیت برای مخاطب: مخاطب هدف این داستان کیست؟ آیا بازار مشخصی برای آن وجود دارد؟
- درونمایه (تم): پرسش یا پیام محوری در قلب داستان شما چیست؟ دربارۀ وضعیت بشری چه میخواهید بگویید؟
۲. شخصیت شخصیتها حاملانی هستند که مخاطب از طریق آنها روایت را تجربه میکند. آنها باید باورپذیر، جذاب و پیشبرندۀ طرح داستانی باشند.
- شخصیت اصلی (پروتاگونیست):
- فعال در برابر منفعل: آیا شخصیت اصلی شما فعالانه تصمیم میگیرد و داستان را به پیش میبرد، یا اتفاقات صرفاً برای او رخ میدهند؟
- نقص جذاب: نقص شخصیتی بارز شخصیت اصلی شما که باید بر آن غلبه کند، چیست؟
- هدف روشن: شخصیت اصلی شما چه میخواهد (هدف بیرونی) و به چه چیزی نیاز دارد (هدف درونی)؟
- پیشینه: چه رویدادهای کلیدی گذشته، شخصیت امروز او را شکل دادهاند؟ این امر چگونه بر اقدامات کنونی او تأثیر میگذارد؟
- صدای منحصربهفرد: آیا لحن گفتار او متمایز و وفادار به شخصیتش به نظر میرسد؟
- شخصیت مخالف (آنتاگونیست):
- حریف شایسته: آیا شخصیت مخالف نیرویی توانمند و هوشمند است که واقعاً شخصیت اصلی را به چالش میکشد؟
- انگیزۀ روشن: چرا او شخصیت مخالف است؟ هدف او چیست و چرا با هدف شخصیت اصلی در تضاد است؟ از شخصیتهای شرور تکبعدی بپرهیزید.
- قهرمان داستان خویش: آیا از دیدگاه او، اقداماتش موجه است؟
- شخصیتهای مکمل:
- نقشهای هدفمند: آیا هر شخصیت مکمل نقش مشخصی در داستان ایفا میکند (مانند مرشد، متحد، مایۀ کمیک، یا نقطه مقابل)؟
- شخصیتهای متمایز: آیا آنها صدا، اهداف و قوسهای شخصیتی منحصربهفرد خود را، هرچند کوچک، دارند؟
- از کلیشهها بپرهیزید: آیا شخصیتهای شما افرادی چندوجهی هستند یا کلیشههایی نخنما؟
۳. طرح و ساختار: نقشۀ راه یک طرح داستانی خوشساختار، مخاطب را درگیر نگه میدارد و سفری روایی رضایتبخش را تضمین میکند. ساختار سهپردهای سنتی، چارچوبی قابل اتکاست.
- پردۀ اول: زمینهچینی (صفحات ۱-۳۰)
- تصویر آغازین: آیا تصویر نخست، لحن و درونمایۀ داستان را در بر میگیرد؟
- معرفی شخصیت اصلی: آیا به سرعت درمییابیم که شخصیت اصلی کیست و دنیای عادی او چگونه است؟
- واقعۀ محرک (کاتالیزور): آیا رویداد روشنی وجود دارد که دنیای شخصیت اصلی را مختل کرده و داستان را به حرکت درآورد؟
- تردید: آیا شخصیت اصلی در ابتدا در برابر فراخوان به اقدام مقاومت میکند؟
- ورود به پردۀ دوم (نقطۀ عطف اول): آیا شخصیت اصلی تصمیمی قاطع میگیرد که او را به درون درگیری اصلی سوق دهد؟
- پردۀ دوم: رویارویی (صفحات ۳۰-۹۰)
- کنش صعودی: آیا درگیری از طریق مجموعهای از موانع و چالشهای فزاینده تشدید میشود؟
- نقطۀ میانی: آیا نقطۀ عطف مهمی در میانۀ فیلمنامه وجود دارد که مخاطرات را افزایش داده و رویکرد شخصیت اصلی را تغییر دهد؟
- پیرنگهای فرعی: آیا خطوط داستانی ثانویهای وجود دارند که با طرح اصلی در هم تنیده شده و درونمایه را کاوش کنند؟
- همهچیز از دست رفته (پایینترین نقطه): آیا شخصیت اصلی دچار پسرفتی بزرگ میشود که هدفش را دستنیافتنی جلوه دهد؟
- پردۀ سوم: گرهگشایی (صفحات ۹۰-۱۲۰)
- تلاش نهایی: آیا شخصیت اصلی نیرویش را جمع کرده و طرحی نو درمیاندازد؟
- اوج: آیا رویارویی نهایی با شخصیت مخالف، نقطۀ اوج رضایتبخش و پر از بار احساسی داستان است؟
- گرهگشایی: آیا طرح اصلی و پیرنگهای فرعی به سرانجام میرسند؟ آیا حس روشنی از یک وضعیت عادی جدید وجود دارد؟
- تصویر پایانی: آیا تصویر آخر، حسی از خاتمه ایجاد میکند و با تصویر آغازین همنواست؟
۴. صحنه و گفتگو: اجزای سازنده هر صحنه، داستانی کوچک با آغاز، میانه و پایان مختص به خود است. صحنههای جذاب، شریان حیاتی یک فیلمنامۀ عالی هستند.
- هدف صحنه:
- آیا این صحنه طرح داستانی را به پیش میبرد؟
- آیا این صحنه شخصیت را آشکار میسازد؟
- آیا این صحنه درونمایه را کاوش میکند؟ (در حالت ایدهآل، یک صحنۀ عالی هر سه کار را انجام میدهد).
- کشمکش: آیا تضاد منافع یا مانع روشنی در صحنه وجود دارد؟
- ورود و خروج: آیا تا حد امکان دیر وارد صحنه شده و تا حد امکان زود از آن خارج میشوید؟
- نمایش دهید، نگویید: آیا برای انتقال اطلاعات و احساسات از کنش تصویری و زیرمتن استفاده میکنید یا به گفتگوی توضیحی متکی هستید؟
- گفتگو:
- صداهای متمایز: آیا شخصیتهای شما متفاوت از یکدیگر سخن میگویند؟
- زیرمتن: آیا معنای عمیقتری در پسِ آنچه شخصیتها میگویند، نهفته است؟
- ایجاز: آیا گفتگو موجز و سر اصل مطلب است؟ آیا سطرهای غیرضروری را حذف کردهاید؟
- از گفتگوی سرراست (On-the-Nose) بپرهیزید: آیا شخصیتها دقیقاً آنچه را که فکر و احساس میکنند به زبان میآورند، یا کلامشان ظریفتر و چندلایهتر است؟
۵. قالببندی و ارائه: پرداخت حرفهای قالببندی صحیح صرفاً به زیباییشناسی مربوط نمیشود؛ بلکه به وضوح و حرفهای بودن اثر بازمیگردد.
- قالب استاندارد فیلمنامه: آیا از قلم (فونت) صحیح (۱۲ پوینت Courier)، حاشیهها و چینش مناسب برای عناوین صحنه، خطوط کنش، اسامی شخصیتها و گفتگو استفاده میکنید؟
- تعداد صفحات: آیا فیلمنامۀ شما در محدودۀ طول استاندارد صنعتی (معمولاً ۹۰-۱۲۰ صفحه برای یک فیلم بلند سینمایی) قرار دارد؟
- وضوح و ایجاز: آیا خطوط کنش شما موجز و متمرکز بر آن چیزی است که دیده و شنیده میشود؟
- بازخوانی و تصحیح: آیا به دقت غلطهای تایپی، خطاهای دستوری و ناهماهنگیهای قالببندی را بررسی کردهاید؟ یک فیلمنامۀ پاکیزه نشان میدهد که شما نویسندهای جدی هستید.
جمعبندی نهایی
من نویسندهای چنان هیجانزده هستم که هرگز نمیتوانم برای عرضۀ ایدهای به جهان صبر کنم. اما نیاز دارم که این کار را بکنم. همۀ ما نیاز داریم. من این فهرست راهنما را طراحی کردم تا اطمینان حاصل کنم که فیلمنامهام استاندارد لازم را دارد و زمانی که خطاهای واضحی در آن وجود دارد، فرصتهای بازخوانی را نمیسوزانم.