۱۴۰۳/۰۹/۲۳
نوشتن یک فیلمنامه خوب نیازمند مهارت، تمرین و درک عمیق از اصول داستاننویسی است. بسیاری از نویسندگان مبتدی و حتی برخی از نویسندگان حرفهای ممکن است در مراحل مختلف نوشتن فیلمنامه مرتکب اشتباهاتی شوند که میتواند بر کیفیت کار و اثربخشی داستان تأثیر منفی بگذارد. در این مقاله، به ۱۰ اشتباه رایج در فیلمنامهنویسی خواهیم پرداخت که نویسندگان باید از آنها پرهیز کنند.
یکی از اشتباهات بزرگ در نوشتن فیلمنامه، شروع ضعیف یا کسلکننده است. در ابتدا باید توجه مخاطب را جلب کرد و او را به داستان علاقهمند ساخت. اگر فیلمنامه با یک صحنه بیروح یا بدون کشش آغاز شود، احتمالاً مخاطب در ادامه علاقهای به آن نخواهد داشت. این موضوع در سال ها پخش و ارسال بین المللی فیلم توسط شرکت «درگاه فیلم ایران» به تجربه ثابت و در تجارت داوری بنده نیز، با فیلم هایی مواجعه شده ام که در دقایق بالا، داستان شروع و در ابتدا هیچ جذابتی برای پیگیری نداشته است. این امر براساس تایم محدود داوری توسط مدیر و دبیر فستیوال، باعث تصمیم گیری زود هنگام و نیز ارزیابی قبل از به پایان رساندن فیلم ختم خواهد شد.
چطور باید از این اشتباه پرهیز کرد؟ باید از همان ابتدای فیلمنامه یک اتفاق جذاب یا تعلیقانگیز را معرفی کنید که باعث شود مخاطب بخواهد ادامه داستان را دنبال کند. مثلاً میتوانید یک معما یا یک درگیری مهم را از ابتدا مطرح کنید که نیاز به کشف یا حل شدن داشته باشد. البته براساس تایم فیلم و نیز نگاه فیلمساز، مثلا کلاسیک، مدرن و پست مدرن فیلم کاملا متفاوت است.
دیالوگها قلب فیلمنامه هستند و در بسیاری از مواقع، نویسندگان مبتدی تمایل دارند که تمام اطلاعات لازم برای داستان را از طریق دیالوگ به مخاطب منتقل کنند. این نوع دیالوگها معمولاً غیرطبیعی و بسیار توضیحی به نظر میرسند.
چطور باید از این اشتباه پرهیز کرد؟ دیالوگها باید طبیعی و بر اساس شخصیتها و موقعیتهای مختلف نوشته شوند. به عبارتی «دیالوگی که از دهان بازیگر خارج میشود، مال او باشد». اطلاعات باید به تدریج در طول داستان ارائه شوند و نباید همه چیز به یکباره بیان شود. باید شخصیتها را طوری توسعه دهید که دیالوگهایشان خود به خود گویای اطلاعات باشد.
شخصیتها عنصر کلیدی در هر داستان هستند. اگر شخصیتها به درستی طراحی نشوند، داستان هیچگاه نمیتواند مخاطب را جذب کند. شخصیتهایی که هیچگونه تغییر یا رشد ندارند یا کاملاً سطحی و یکبعدی هستند، برای مخاطب جذاب نخواهند بود.
چطور باید از این اشتباه پرهیز کرد؟ شخصیتها باید پیچیده، قابل باور و دارای انگیزههای مشخص باشند. همچنین باید بتوانند در طول داستان رشد کنند و چالشهای مختلف را پشت سر بگذارند. هر شخصیت باید ویژگیهای خاص خود را داشته باشد که باعث متمایز شدن او از دیگر شخصیتها شود.
در مقاله ای با عنوان «چگونه شخصیتهای جذاب برای فیلمنامههای خود بسازیم؟» به ابعاد کلی خلق شخصیت ها پرداخته ایم.
یکی از اصول اساسی در نوشتن فیلمنامه، پیروی از یک ساختار مشخص است. بسیاری از نویسندگان مبتدی به ویژه در مراحل اولیه ممکن است ساختار درستی برای داستان خود نداشته باشند و یا ساختار را به طور کامل نادیده بگیرند. این میتواند منجر به فیلمنامهای بینظم و گیجکننده شود.
چطور باید از این اشتباه پرهیز کرد؟ از ساختارهای کلاسیک مانند سهپردازه (Three Act Structure) یا هشت نقطه (Eight-Point Structure) استفاده کنید تا داستانتان نظم و انسجام داشته باشد. با استفاده از این ساختارها، میتوانید نقاط عطف مهم داستان را مشخص کرده و از پراکندگی در روایت جلوگیری کنید.
یک اشتباه رایج دیگر در نوشتن فیلمنامه این است که نویسندگان به جهان داستان خود توجه کافی ندارند. جهان داستان شامل موقعیتها، زمانها و مکانها میشود که در آن داستان رخ میدهد. اگر این عناصر به درستی طراحی و توسعه نیابند، مخاطب نمیتواند ارتباط خوبی با داستان برقرار کند.
چطور باید از این اشتباه پرهیز کرد؟ باید به جزئیات و ساختار جهان داستان توجه کنید و آن را طوری توسعه دهید که حس واقعیت و عمق پیدا کند. این شامل توصیف دقیق مکانها، موقعیتها و فرهنگهای داستان است.
در فیلمنامهنویسی، باید همیشه به دنبال ایجاد کشش و تعلیق در طول داستان باشید. داستان باید به گونهای باشد که مخاطب همیشه بخواهد بداند چه اتفاقی بعدی میافتد.
چطور باید از این اشتباه پرهیز کرد؟ از ایجاد تعلیق در هر صحنه استفاده کنید و از لحظات پرتنش برای نگه داشتن مخاطب در حالت آمادهباش استفاده کنید. همچنین، باید به تدریج اطلاعات را فاش کرده و هر بار که مخاطب به جواب نزدیک میشود، معماهای جدیدی را وارد داستان کنید.
یک اشتباه بزرگ دیگر در فیلمنامهنویسی، تکرار مکرر یک نوع صحنه یا موقعیت است. این باعث میشود داستان تکراری و خستهکننده به نظر برسد. از سوی دیگر، بعضا فیلمنامه نویس به دلیل ضعف ساختاری، سعی میکند با اضافه کردن لوکیشن ها و موقعیت ها، فقدان دراماتیک خود را مخفی کند.
چطور باید از این اشتباه پرهیز کرد؟ سعی کنید تنوع در صحنهها و موقعیتها بدون پرش از «لوکیشن به لوکیشن» دیگر، ایجاد کنید. از نظر ژانر، موقعیتهای مختلف، احساسات شخصیتها و نوع کنشها به داستان عمق و تنوع بدهید. بهویژه در فیلمنامههایی با ساختار پیچیدهتر، تغییر در فضا و زمان میتواند جذابیت زیادی ایجاد کند.
در فیلمنامهنویسی، یکی دیگر از مشکلات، استفاده از شخصیتها و موقعیتهای کلیشهای است که از قبل در فیلمها و سریالهای دیگر دیدهایم. این شخصیتها معمولاً سطحی و بدون ویژگیهای خاص هستند. البته لازم به ذکر است که در فیلمنامه کوتاه که «شخصیت» نداشته و نیاز به «تیپ» و یا «شبه شخصیت» داریم، ساختار متفاوت خواهد بود.
چطور باید از این اشتباه پرهیز کرد؟ باید شخصیتها و موقعیتها را به گونهای طراحی کنید که نوآورانه و خاص باشند. از کلیشهها دوری کنید و سعی کنید به داستانتان عمق و ویژگیهای تازه بدهید که مخاطب را شگفتزده کند.
اگر داستان شما یک نقطه اوج قوی و واضح نداشته باشد، میتواند برای مخاطب بیاثر و فاقد هیجان باشد. نقطه اوج جایی است که همه مسائل داستان به اوج خود میرسند و معمولاً شامل چالش یا بحران بزرگ شخصیت اصلی است.
چطور باید از این اشتباه پرهیز کرد؟ در طول فیلمنامه، باید نشان دهید که داستان به یک نقطه اوج میرسد. این نقطه باید تأثیرگذار و غیرقابل پیشبینی باشد و باعث تغییرات عمدهای در روند داستان شود.
پایانبندی ضعیف یا بدون نتیجهگیری مناسب میتواند تمام تلاشهای شما در نوشتن یک داستان جذاب را تحتالشعاع قرار دهد. یک پایانبندی ضعیف میتواند باعث شود که مخاطب حس کند که زمان خود را تلف کرده است.
چطور باید از این اشتباه پرهیز کرد؟ پایان داستان باید به درستی مسائل حلشده را جمعبندی کرده و نتیجهگیریهای منطقی را برای شخصیتها و رویدادهای داستان فراهم کند. پایانبندی باید با تمام عناصر داستان هماهنگ باشد و به یک نتیجه منطقی و قانعکننده برسد.
فیلمنامهنویسی فرآیندی پیچیده و نیازمند توجه به جزئیات است. با اجتناب از اشتباهات رایج، میتوانید فیلمنامههای جذاب و تأثیرگذاری بنویسید که مخاطب را در طول داستان به خود جذب کند. با پرهیز از این ۱۰ اشتباه، میتوانید داستانهای خود را به سطح بالاتری از حرفهای بودن و جذابیت برسانید و به دنیای سینما سهمی ارزشمند بدهید.
هنوز نظری برای این مقاله ثبت نشده است.