فیلمنامه نویسان

21 موضوع کلیشه‌ای در فیلمنامه‌های کوتاه ایرانی که باید از آن‌ها اجتناب کرد


برحسب سال ها تجربه در امر نوشتن، ساختن، و مشاهده موفقیت ها و شکست های فیلم های داستانی در پخش بین المللی، در شرکت «درگاه فیلم ایران» شاهد آن بوده ایم که پس از موفقیت یک فیلم و پیچیده شدن موفقیت های آن، فیلمنامه نویسان علاقه به کپی برداری ایده و انتظار موفقیت فیلمنامه‌شان به همان اندازه اثر اوریجینال را دارند. نا گفته نماند که تعداد کمی از آنها موفق میشوند ولی بسیاری دیگر شکست میخورند. نتیجه این روند، فیلمنامه‌هایی است که دیگر نمی‌توانند مخاطب را شگفت‌زده یا تحت تاثیر قرار دهند و به عبارتی فستیوال ها «واکسینه» می شوند.
اولین شبکه فیلمنامه نویسان مستقل ایران

علیمحمد اقبالدار

۱۴۰۳/۱۰/۰۲

94 بازدید 0 نظر
اولین شبکه فیلمنامه نویسان مستقل ایران

برحسب سال ها تجربه در امر نوشتن، ساختن، و مشاهده موفقیت ها و شکست های فیلم های داستانی در پخش بین المللی، در شرکت «درگاه فیلم ایران» شاهد آن بوده ایم که پس از موفقیت یک فیلم و پیچیده شدن موفقیت های آن، فیلمنامه نویسان علاقه به کپی برداری ایده و انتظار موفقیت فیلمنامه‌شان به همان اندازه اثر اوریجینال را دارند. نا گفته نماند که تعداد کمی از آنها موفق میشوند ولی بسیاری دیگر شکست میخورند. نتیجه این روند، فیلمنامه‌هایی است که دیگر نمی‌توانند مخاطب را شگفت‌زده یا تحت تاثیر قرار دهند و به عبارتی فستیوال ها «واکسینه» می شوند.

در این مقاله، به 21 موضوع کلیشه‌ای رایج در فیلمنامه‌های کوتاه ایرانی اشاره می‌کنیم که بهتر است از آن‌ها پرهیز شود.

 

1. زندگی کارگر مهاجر در شهر بزرگ
این ایده حول مشکلات و سختی‌های «کارگران مهاجر» در کلان‌شهرها می‌چرخد. داستان‌هایی از قبیل ناتوانی در پرداخت اجاره‌خانه یا ناعدالتی‌های محیط کار بارها دیده شده است. اگرچه این موضوعات واقعی هستند، اما به‌دلیل تکرار فراوان، تازگی خود را از دست داده‌اند.

 

2.  فقر و کودک خیابانی
داستان‌های مرتبط با کودکان کار، از سرقت گرفته تا تلاش برای بقا در خیابان، یکی از محورهای رایج در فیلمنامه‌های کوتاه است. این موضوع بدون نگاهی نو و خلاقانه نمی‌تواند دیگر تاثیری بر مخاطب بگذارد.

 

3. رابطه پدر/مادر و پسری/دختری سرد و ناپایدار
فاصله عاطفی میان والدین و فرزندان که در پایان با یک اتفاق یا گفتگوی تاثیرگذار ترمیم نمی‌شود و بقولی به یک تراژدی تکراری و خنده دار ختم میشود، از ایده‌های رایج است. این روایت بدون نوآوری، بیش از حد قابل پیش‌بینی است.

 

4. مرگ پدر و یا مادر، دعوا بر سر میراث

یکی دیگر از موقعیت دراماتیک که به کرات استفاده شده است، مرگ پدر و مادر، فرزندی سرکش که به دنبال مال و ملال آنهاست و تقابلش با سایر فرزندان که عمدتا معتاد و یا طلاق گرفته هستند.

 

5. تضاد سنت و مدرنیته در یک خانواده
موضوعی که اغلب به‌صورت یک خانواده درگیر کشمکش‌های فرهنگی میان نسل قدیم و جدید تصویر می‌شود. معمولاً این تضادها به مسائل پوشش، تحصیلات، مهاجرت و اعتیاد ختم می‌شوند.

 

6. درگرباش ها

الگو برداری از فرهنگ خارجی به هر قیمتی نمی تواند مفید و موفقیت آمیز باشد. بارها شاهد آن بوده ایم که فیلمنامه نویسی در تلاش برای به تصویر کشیدن گونه ای از درگرباش ها بوده است در حالی که کاملا اشتباه کرده و شخصیت شکل گرفته برحسب روانشناسی آن تایپ شخصیتی، گواه تایپ شخصیت دیگری است. توصیه میکنیم که به هیچ عنوان در خصوص فرهنگ ناآشنا متنی نوشته نشود.

 

7. ازدواج اجباری در روستا
روایت‌هایی درباره دختران جوانی که مجبور به ازدواج با افراد مسن یا نامطلوب می‌شوند، به یکی از محورهای تکراری تبدیل شده است. پرداخت‌های سطحی این موضوع را خسته‌کننده کرده است. در سال های اخیر این موضوع به سمت نقد «کودک همسری» رفته است که در کُل میتواند جذاب و تاثیرگذار باشد.

 

8. دستفروش خیابانی و مشتری خاص
فیلمنامه‌هایی که به تعامل میان یک دستفروش و مشتری خاصی می‌پردازند، اگرچه پیام‌های اجتماعی دارند، اما بارها و بارها با رویکردی مشابه ساخته شده‌اند.

 

9. عشق یک‌طرفه و ناکام
داستان‌هایی درباره عشق یک‌طرفه که معمولاً با ناراحتی و جدایی پایان می‌یابد، یکی از موضوعات تکراری و پیش‌بینی‌پذیر است.

 

10. اعدام و افسردگی

فردی که افسرده است که عمدتا دلیلش تنها برای نویسنده مشخص است. طناب داری تهیه کرده و خودش را در موقعیتی تکراری به دار می آویزد و یا در مدل های دیگر، براساس ورود یک شخصیت فردی که میتواند حتی حیوانی باشد، معجزه وار نجات پیدا میکند. بشدت تکراری و احتمال جواب گرفتن نزدیک به صفر خواهد بود.

 

11. دوستی‌های خیانت‌آمیز و مثلث عشقی هندی
داستان‌هایی درباره خیانت دوستان به یکدیگر در گونه کژوآل و تنیجری. اگرچه می‌تواند احساسی و در ژانر نو ظهور coming-age تلقی شود، اما این دست از متن ها با تعداد کارکتر های فرعی عمدتا به بی راهه و تکراری بودن کشیده می شوند.

 

12. زندگی در حاشیه شهر
روایت‌هایی درباره سختی‌ها و مشکلات زندگی در حاشیه شهرها چون موقعیت های خرابه، اورقایی جات و امثال الهم، اگرچه واقعی هستند، اما پرداخت‌های مشابه و کلیشه‌ای جذابیت آن را کم کرده است.

 

13. قضاوت اشتباه و کلید اسرار
شخصیتی که به‌دلیل ظاهر یا رفتار خاصی مورد قضاوت اشتباه قرار می‌گیرد و در پایان حقیقت آشکار می‌شود، یکی از موضوعات رایج است که دیگر تازگی ندارد.

 

14. بازگشت به خانه پس از سال‌ها
شخصیتی که پس از سال‌ها به زادگاه خود بازمی‌گردد. او میتواند از شهر و یا حتی از زندان آزاد شده باشد. این شخص می تواند با اتفاقات غیرمنتظره یا خاطرات تلخی مواجه می‌شود، از دیگر ایده‌های تکراری است.

 

15.  مهاجرت
داستان‌هایی درباره تلاش برای مهاجرت و موانع پیش‌رو، از موضوعاتی است که در بسیاری از فیلم‌های کوتاه ایرانی دیده می‌شود.

 

16. زندگی زن سرپرست خانواده و تن فروشی
زنی که به‌تنهایی تلاش می‌کند خانواده خود را مدیریت کند، مجبور به تن فروشی و یا ازدواج با صاحب کارش میشود. اگرچه موضوعی تاثیرگذار است، اما بدون نگاه نو، به کلیشه‌ای تبدیل شده است.

 

17. زندگی مهاجرین افغانستانی در ایران و یا در افغانستان

به دلیل اتفاقات دلخراش افغانستان، فیلمنامه نویس های ایرانی در سال های اخیر به سمت ایده های زنانه در این حوزه کشیده شده اند که دیگر برای فستیوال ها جذابیتی ندارد.

 

18. شبه انتلکت بازی و فلسفه بازی

داستان هایی که تنها باید با کارگردان و نویسنده متن آنها را مرور کرد. چرا که داستان عملا عقیم و فاقد روایت داستانی مشخص است. فردی که معلوم نیست کیست؟ از کجا آمده است و از همه مهمتر، چه میخواهد؟ به دنبال چیزی است که معلوم نیست حتی آن چیز چیست؟ متن هایی پر از مونولوگ، ابهام در دیالوگ، نیاز به گریم و طراحی صحنه سنگین. فیلم تولید شده عمدتا پر هزینه اما بدون فروغ بوده اند.

 

19. روانشناس باهوش

داستان هایی که در آن روانشناس و یا یک دانای کلی وجود دارد و شخصیت اصلی و نیز گره های داستان، از طریق آن حل و فصل میشود.

 

20. از تئاتر به فیلم

با ورود تئاتری ها به عرصه سینما، شاهد هجوم ایده هایی در صحنه تئاتر/بلک باکس بوده ایم که بهتر بود در همان صحنه تئاتر اجرا می شد. در واقع داستان، بیشتر پتانسیل یک نمایشنامه را خواهد داشت یا یک فیلمنامه. هر چند در بعضی حالات، این گونه از داستان ها در صحنه تئاتر اجرا نمیشوند اما شخصیت کارکتر ها و طریق دیالوگ گویی‌شان همان حالت اول را بازگو میکند که توصیه میکنیم از این گونه ایده ها اجتناب کنید.

برای دوری از این کلیشه‌ها، نیاز به ایده‌هایی نوآورانه و خلاقانه دارید. «شبکه بزرگ فیلمنامه‌نویسان» با تیمی از متخصصان حرفه‌ای، خدمات مشاوره و بازنویسی فیلمنامه ارائه می‌دهد تا بتوانید داستان‌هایی متفاوت و تاثیرگذار خلق کنید. با استفاده از تجربه این شبکه، می‌توانید فیلمنامه‌ای متمایز ارائه دهید که مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد.

 

20 موضوع کلیشه‌ای در فیلمنامه‌های کوتاه ایرانی که باید از آن‌ها اجتناب کرد

برحسب سال ها تجربه در امر نوشتن، ساختن، و مشاهده موفقیت ها و شکست های فیلم های داستانی در پخش بین المللی، در شرکت «درگاه فیلم ایران» شاهد آن بوده ایم که پس از موفقیت یک فیلم و پیچیده شدن موفقیت های آن، فیلمنامه نویسان علاقه به کپی برداری ایده و انتظار موفقیت فیلمنامه‌شان به همان اندازه اثر اوریجینال را دارند. نا گفته نماند که تعداد کمی از آنها موفق میشوند ولی بسیاری دیگر شکست میخورند. نتیجه این روند، فیلمنامه‌هایی است که دیگر نمی‌توانند مخاطب را شگفت‌زده یا تحت تاثیر قرار دهند و به عبارتی فستیوال ها «واکسینه» می شوند.

 

21. آرزوی فوتبالی

شاید خنده دار به نظر برسد، اما در این سال ها علاقه فیلمنامه نویسان به ترکیبی از توپ، فوتبال، معلولیت، فقر و پدری بداخلاق که مانع رسیدن فرزندش به علایقش است، بسیار زیاد و خسته کننده شده است. اجتناب کنید.

 

برای دوری از این کلیشه‌ها، نیاز به ایده‌هایی نوآورانه و خلاقانه دارید. «شبکه بزرگ فیلمنامه‌نویسان» با تیمی از متخصصان حرفه‌ای، خدمات مشاوره و بازنویسی فیلمنامه ارائه می‌دهد تا بتوانید داستان‌هایی متفاوت و تاثیرگذار خلق کنید. با استفاده از تجربه این شبکه، می‌توانید فیلمنامه‌ای متمایز ارائه دهید که مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد.

 

لینک کوتاه: keAjz
منبع: فیلمنامه نویسان

نظرات

    هنوز نظری برای این مقاله ثبت نشده است.

اولین کامنت را شما بگذارید ...